خسته ، مریض و بی حال رسیدم تا ماشین . دستام یخ زده بود
دستامو که گرفت حس کردم خون منجمد شده ام جریان پیدا کرد کاش میشد همونجا تو بغلش خوابید حتی صبر نکرد تا خونه.
برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 14:33