خواب دیده ام

ساخت وبلاگ

بابامو صدا میزدم از ترس غریبه ای که بهم حمله کرده بود اما نمیشنید هر چقد بیشتر صداش میکردم دورتر میشد فریادهام تبدیل به زمزمه شدن پر بودم از عجز و درماندگی.

یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 99 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 17:03