یورگ سن سیز آغلایار

ساخت وبلاگ

پس کی قراره حالمون خوب بشه؟ یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 21 تاريخ : جمعه 10 فروردين 1403 ساعت: 0:56

اون بچه ! ترسیده بود مچاله شده بود تو خودش و با همه وجودش اشک می ریخت و به خدا التماس میکرد با هر صدای ورق زدن کاغذها بیشتر مچاله میشد تب کرده بود از ترس .

کاش اونقدر قدرت داشتم که بغلت کنم و نزارم کسی اذیت ات کنه.

کاش خدا جای من بغلت کنه اونقد محکم که دیگه از هیچی نترسی.

یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت: 12:50

یا می شکند یا می شکاند یا فرو می ریزد یا فرو می نشاند چاره ای حز سکوت هم مانده آیا؟ یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت: 12:50

به اصرار رفتم بغلش چون مریض بود و نمیخواست بیشتر از این مریض ام کنه اما بعدش جوری بغلم کرد که همه اندوه این چند روزه رو فراموش کنم. یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت: 12:50

یک روز دیگر هم گذشت بدون تو! یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1402 ساعت: 13:45

وقتی برام نوشت میس یو سو ماچ دیدم خودم دلتنگ ترینم برای دیدنش

احساس میکنم فرصت های باقی مونده امون برای دیدارهای بعدی کفاف دلتنگی هامونو نمیده

دی باید برم دیدنش .

یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1402 ساعت: 23:29

بعد دو تا کلاس برگشتم خونه حال و حوصله درست حسابی نداشتم هندزفری رو گذاشتم و اجازه دادم سلمان دم گوشم داد بزنه هل جزا الاحسان الا الاحسان؟ رفتم سراغ آشپزخونه شاید نظم پیدا کنه، نشد حتی فریادهای سلمان هم نتونست جلوی فکر کردنمو بهت بگیره: فبای الا ربکما تکذبان؟

جات تو زندگی من خیلی خالیه

یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1402 ساعت: 15:33

وقتی ما از فرد آزارگری آسیب میبینیم . احساس های درد ناک زیادی تجربه میکنیم از جمله «خشم».تجربه های مداوم پشت هم از خشمگین شدن از آدم آزارگری که کاری برای التیام ما نمیکنه روی هم جمع میشه و میشه کینه.و ما برای اینکه بتونیم از این حجم خشم انباشته شده عبور کنیم ، نیاز داریم اون آدم آزارگر خشم ما را ببینه و به رسمیت بشناسه، معتبر بشناسه، و بتونه خیلی اصیل بدون هیچ اگر و اما و ولی با عاطفه عذرخواهانه ببخشید بگه.تا مسیر بخشش برای ما ساده تر جلو‌بره.هر بخششی از تجربه عمیق و اصیل خشم در بدن ما و پذیرشش توسط ما و دیگری ( اون فرد آزار گر یا فردی امن و مشفق مثل یک تراپیست) عبور میکنه.پس لطفاً خواهش میکنم برای اینکه توان بخشش کسی را ندارید خودتون را سرزنش نکنید، و این نشانه این هست که مسیر عبور را از خشم برای شما طی نشده.ضمن اینکه بعضی آزارها اینقدر عمیق و‌ آسیب زننده اند که ما شاید هیچ وقت نتونیم کسی را ببخشیم.پس لطفا دست از سرخودتون بردارید، وظیفهشما بخشش نیست تا بهآرامش برسید، وظیفه شما مهربانی، همدلی و درک خودتون و کنار خودتون ایستادن هست.نوشته اش بهم آرامش رو برگردوند. یورگ سن سیز آغلایار...ادامه مطلب
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 2:52

دلم داداش میخواد . یه داداش دقیقا مثل تو!

چرا همیشه زنده ها با زنده ها میتونن حرف بزنن؟ من دلم میخواد با تو حرف بزنم دلم میخواد جوابمو بدی .

خسته ام داداش مریض و داغون . فقط حرف زدن با تو میتونه آرومم کنه کاش با من حرف بزنی دلم برای صدات تنگ شده.

یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 57 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 6:26

دلتنگ ترین ادم روی زمین ام ، نه گریه تسکینم میده نه حرف زدن در موردش ، مثل غریقی که اخرین تلاش هاشو داره میکنه و دست و پا میزنه ، دست و پا میزنم و بیشتر فرو میرم چیزی تا غرق شدنم نمونده و اینو خودم میدونم.

چقد خوشبخت بودم که داشتمت حتی برای مدت کم .

یورگ سن سیز آغلایار...
ما را در سایت یورگ سن سیز آغلایار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghoam بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 11:40